امیر را در خانه اش ملاقات می کنیم، وی فرمانده اسبق ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران و از همرزمان نزدیک سرلشکر شهید علی صیاد شیرازی است که در حساسترین دوران پس از انقلاب در شمال غرب و در مبارزه با گروهک های ضد انقلاب به عنوان معاون در کنار صیاد بوده است.وی با بیان خاطراتی از دوران پس از پیروزی انقلاب می گوید: انقلاب پیروز شده بود، من با درجه سرهنگ دومی، فرمانده گردان مخابرات لشکر 77 خراسان بودم، بسیاری از درجه داران رفته بودند و لشکر خلوت شده بود. در بعد از ظهر روز پیروزی انقلاب، شهید هاشمی نژاد به لشکر آمد. خدمت ایشان رفتم و در پاسدارخانه، حال و احوال کردیم، سپس بدون هیچ گفتگویی روی سکوی پاسدارخانه دست مرا بلند کردند و گفتند؛ ایشان از امروز سرپرست لشکر 77 خراسان هستند.
از همان جا کار من در ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. مدتی انجام وظیفه کردم و کارهای لشکر را سر و سامان دادم و با حفظ سمت فرمانده بسیج خراسان شدم و همه توانم را صرف آموزش بسیجیان کردم.
با آغاز جنگ تحمیلی با چند نفر از مسؤولان به آبادان رفتیم و برگشتیم. دو سه ماه بعد، فرمانی از جانب حضرت امام خمینی(ره) به دستم رسید که به فرمان امام به فرماندهی ژاندارمری کشور منصوب شده بودم و از اول اسفند سال 60 بنده به عنوان فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران خدمتم آغاز شد. وی درباره نخستین آشنایی اش با صیاد شیرازی می گوید: زمانی که من سرپرست لشکر بودم دو تا از برادران از نزدیک با شهید صیاد آشنا بودند، یکی امیر هاشمی بود که هم اکنون مسؤولیت اطلاعات حفاظت ارتش بر عهده ایشان است و دیگری امیر مدنی که بازنشسته شده اند. وقتی صیاد به دعوت ما به لشکر آمد و در جلسه ای که برگزار کردیم سخنان زیادی در حفظ انقلاب و تعهد ارتش بیان کردند و این شروع آشنایی من با برادرم صیاد شیرازی بود. بعدها فهمیدم ماموریت ایشان شناسایی نیروهای مؤمن است.
مکان تجمع ما خانه شهید صیاد بود
بخشی از شمال غرب کشور مانند بوکان و نقده و... شلوغ شده بود، نیروهای ضدانقلاب برای براندازی جمهوری اسلامی تلاش می کردند و جنگ مسلحانه راه انداخته بودند، من لشکر را تحویل داده بودم و فرمانده بسیج بودم که یک شب برادرم صیاد زنگ زد و گفت؛ مأموریتی از سوی امام دارم که به غرب بروم و نقده و بوکان و ... را پاکسازی کنیم. ایشان گفتند می خواهیم قرارگاهی در آنجا بزنیم و نیروهایمان را در آنجا متمرکز کنیم، شما را هم به عنوان معاون و رئیس ستاد این قرار گاه تعیین کرده ایم نظرتان را می خواهیم، آمادگی دارید؟
گفتم هرچه دستور بفرمایید.
گفتند پس فردا به تهران بیایید.
من وقتی به نشانی که داده بودند رسیدم، دیدم که محل تجمع افراد دعوت شده، خانه صیاد است.برادران از همه مناطق ایران آمده اند و خانه صیاد، مکان قرارگاه عملیاتی شمال غرب بود. سه چهار شب آنجا بودیم تا وسایل فراهم شد و به ارومیه رفتیم و در ارومیه قرارگاه شمال غرب را تشکیل دادیم و در آنجا طراحی آزادسازی منطقه غرب از دست ضدانقلاب بویژه بوکان شکل گرفت. مبارزه با گروهک های کومله و دموکرات بر عهده صیاد بود و او با دقت و پشتکار وصف ناشدنی برای پاکسازی منطقه بویژه بوکان عملیات را طراحی کرد.
یادم هست شهید آبشناسان هم در آنجا بود، همان روز که بوکان را آزاد کردیم راننده فرماندهان پشت فرمان تیر خورد و شهید شد. قرارگاه 45 شبانه روز امان نداشت، اما فرماندهی صیاد، برکات زیادی در منطقه داشت، صیاد بسیار باهوش بود، عملیات را به گونه ای طراحی کرد که در کمترین زمان، منطقه آذربایجان غربی از بوکان و نقده و دره قاسملو که بعدها به «دره شهدا» معروف شد، به تمامی آزاد و پاکسازی شد.
دیده بانی
امیر کوچک زاده می گوید: دلبستگی من به صیاد سبب شد زمانی که در ژاندارمری بودم، نامه ای به ایشان بنویسم که ما آماده ایم برای کمک به ارتش، همه منطقه کردستان را برای پاکسازی زیر پوشش قرار دهیم.
آن زمان فرمانده ناحیه کردستان امیر«علی بهرامپور» بود، او نیرویی امین و ارزنده بود، پیش از فرستادن آن نامه، پایگاه هایی را در سیستان و بلوچستان بنا کردیم که کارش دیده بانی بود و جاده ها را محافظت می کرد. پس از آن پایگاه هایی را هم در کردستان بنا کردیم، هنوز هم آثار این پایگاه ها هست. به هر حال در هر جا بودیم، نیروها به هم کمک می کردیم.
وی تأکید می کند : پاکسازی کردستان و برگرداندن کردستان به حالت عادی که مردم در سایه امنیت زندگی کنند مرهون جانفشانی های صیاد و فرماندهان ارتش و سپاه است.
امیر کوچک زاده درباره صیاد شیرازی می گوید: صحبت کردن درباره ویژگی های این فرمانده ساده نیست، به دلیل اینکه ما در تاریخ کمتر اشخاصی مانند ایشان را می بینیم، من اعتقاد دارم در بستر زمان اشخاص بزرگ شناخته می شوند. وقتی زمینه آماده باشد، اشخاص بزرگ ظهور می کنند.
پس از بعثت پیامبر(ص) بود که انسانهای والایی چون علی (ع)، عمار یاسر، مالک اشتر و ... ظهور پیدا کردند پس از بعثت عیسی (ع)، حواریون ظهور کردند. انقلاب ما هم از این مسأله جدا نبود، انقلاب امام هم بعثت دیگری بود و این انقلاب را باید از این زاویه دید. با انقلاب امام خمینی(ره) بستر برای ظهور جوانان مؤمن و غیور و بزرگانی مانند صیاد شیرازی فراهم شد، او انسانی والا و یک مسلمان راستین بود که هرروز تکامل پیدا می کرد، او معنای خلیفة ا... را درک کرده بود و به آن رسید. توکل، توسل و روح خلاق این مرد بسیار عجیب بود، من فقط می توانم همان تعریفی را که از صحابه پیامبر(ص) بیان کرده اند که آنها پارسایان شب و شیران روز بودند درباره شخصیت صیاد شیرازی و رزمندگان 8 سال دفاع مقدس بگویم، آنها خواستند و عزیز شدند و در این خواستن، هیچ بهانه ای نیست.
در پایان گفتگو از همسر امیر کوچک زاده هم می خواهم از روزهایی که امیر در خانه حضور نداشت، صحبت کند.
وی می گوید: این روشن است، وقتی مرد خانه ما به فکر حفظ حدود و مرزهای کشور اسلامی است، خداوند هم اهل آن خانه را سرپرستی می کند.وی یادآوری می کند: طبیعی است وقتی افرادی مانند شهید صیاد و سربازان ایشان، خانه هایشان را برای حفظ جان و مال و ناموس مسلمانان ترک می کنند و به نبرد با دشمن می روند، خداوند هم نگهدار اهل و عیال آنها می شود، من و چهار فرزندم هم شامل این لطف بیکران الهی بودیم.
نظر شما